هم اکنون سیلی از پیامک ها و اخبار برضد مسوولین استان درحال انتشار و پخش است که در شرایط کنونی نه تنها دوای درد مردم مازندارن نیست بلکه افزودن دغدغه و نگرانی برای ایشان بشمارمیرود.
سرما وبحران گازونان درمازندران موجب شده تابرخی ازمنتقدین مسوولین این استان بویژه شخص استاندار شمشیر را از رو برای وی ببندند.
ازآغازبحران گازونان برخی رسانه هاکه ازجمله رسانه های اصولگرا نیزبه شمارمیروند باکشیدن تیغ به روی شفقت قصد دارند نقطه انتهای انتقادات خود را ازفرصت پیش آمده مورد هدف قرار دهند.
هم اکنون سیلی ازپیامک ها واخبار برضد مسوولین استان درحال انتشاروپخش است که درشرایط کنونی نه تنها دوای درد مردم مازندارن نیست بلکه افزودن دغدغه ونگرانی برای ایشان بشمارمیرود.
متونی که گاها ازچند منبع مختلف به دست میآید نشان دهنده سازماندهی این مطالب برای تخریب استاندارومدیرکل صداوسیمای مازندارن است بطوریکه حتی به صراحت اززبان مردم خواهان عزل یا استعفای این مدیران میشوند.
پس از ارسال خبر گلایه مردم مازنداران به رئیس جمهور وتقاضا برای تغییرمدیریت کلان استان , درتازه ترین مطلب نیز معاون استاندارتهران بابیان عجیبی مسوولان این استان را مورد خطاب قرارداده و گفته است : مسئولين استان مازندران براي جرز لاي ديوار خوبند .
اگر ازادبیات نامناسب مورد استفاده قرار گرفته آقای صفرلو بگذریم , عرفا وقانونا درشرایط بحران برای هرشهرواستان اولین مجموعه ای که میبایست به کمک منطقه بحران زده بشتابدشهرواستان همجوار است .
حال سوال اینجاست که استانداری تهران وشخص معاون استاندار تهران که درجبهه نقد اینچنینی استانداری مازنداران قرار گرفته است بهتر نیست ابتدابرای مردم روشن نماید بعنوان استان همجوار تاکنون ارسال کننده چه کمک هایی به این استان سرمازده بوده است ؟.
جناب آقای صفرلو !آیا اصحاب رسانه ,مردم کشورومازندارن ازشماسوال نخواهند کرد درشرایطی که یکهفته ازبحران نان وانرژی همسایه شمالی شما که عمدتا بعنوان تفرجگاه شهروندانی بشمارمیرود که عمرمفیدخود را صرف بهبود اوضاع سیاسی ,اجتماعی واقتصادی منطقه تحت مدیریت جنابعالی میکنند , وبرای گذران اوقات فراغت ورفع خستگی های روزمره خود ازاین استان استفاده مینمایند , چه مقدار سوخت ,نان و وسایل گرمایشی ارسال داشته اید؟
واگراینچنین نیست حداقل بیان شود که مسوولین استانداری تهران چند بار با استاندارومسوولین استان مازندران تماس گرفته ودرخصوص همکاری باایشان برای رفع بحران اعلام همکاری کرده اند.
قطعا ایشان بهترازهرمسوولی دراستان میان بحرانهای غیرقابل پیش بینی و بحرانهای قابل پیش بینی فرقی قایل بوده ومیدانند که قطع گازکه اصلی ترین دلیل وجودبحران دراستان مازندران بوده ارتباطی به مدیریت فردی نداشته وندارد .
و اگرصرفا اساس سخنان خود را برپایه تخریب چهره ها بگذاریم میتوانیم به راحتی مثالهایی مانند ازکارافتادن جایگاههای انتقال گاز CNGو اخبارجنایی منتشره در جراید کثیراالانتشارکه عمدتا درشهرستانهای استان تهران بوقوع میپیونندونه تنها همه ساله بلکه همه روزه دراین استان تکرار میشود را درتابلو "انتقادوتخریب " نقاشی کرد.
بدنیست سوال شود قطع گاز شهروندان نه ! بلکه اگرگازصرفا نانوایی های شهری مانند تهران ,کرج وهشتگرد هم نه !بلکه اگردرشرایط کنونی گازنانوایی های شهری مانند رباط کریم یا حتی پاکدشت که ازشهرستانهای رتبه چندم تهران بشمارمیرود قطع ونانوایی ها قادر به پخت نان نباشند چه اتفاقی درپایتخت کشور رخ خواهد داد ومسوولین استان برای اتفاقی که میشود ازهم اکنون برای آن پیش بینی های لازم را نمود چه اقدامی کرده اند؟
آیا باید چشم ها را بست ودهان را بازکرد؟
وآیا درچنین شرایطی بهترنیست بجای شمشیربستن از رو آن هم درحوزه ای که هیچ ارتباط کاری با آن نداریم مرهمی هرچند کوچک برزخم مردم بحران زده مازندران باشیم .